اهدای عضو دوئل بین احساس و عقل
مطب نما: همدان- زلال كه باشی، از وجودت می گذری و حیات می بخشی به همنوع خودت. داستان عجیبی است اهدای عضو و بخشیدن و گذشتن از ذره ذره وجودت؛ این داستان عشق و دوئلی بین عقل و احساس است.
به گزارش مطب نما به نقل از ایرنا، اهدای عضو، حكایت مردمانی است از جنس نور؛ نوری كه پروردگارشان به آنها ارزانی كرده تا روشنایی شوند برای راهی تاریك كه به بن بست رسیده و گویی برایشان آخر زندگی اینجاست؛ اما اهدا كنندگان اعضا نمی گذارند مرگ آخر زندگی باشد.
'اعضای بدن جوان مرگ مغزی به چند بیمار زندگی دوباره بخشید'. جمله هایی از این دست كه بارها و بارها بر پیشانی اخبار می نشینند؛ اخباری درآمیخته با غم و شادی.
غمِ از یك سو رسیدن به خط آخر زندگی و شادی نجات زندگی هایی كه تنها به معجزه الهی دل بسته اند و نفس های به شماره افتاده شان در انتظار پیوند عضوی كه از بد روزگار دستشان از دنیا كوتاه شده و همچون ستاره ای درخشان باید نور حیات ببخشند به زندگی دیگران.
'سمیه قلعه باباخانی' نوجوان ملایری است كه تار و پود آرزوهایش را برای رفتن به دانشگاه در هم تابیده بود و شور و حال نوجوانی نگذاشته بود هنوز سرد و گرم روزگار را بچشد.
تا عروس شدنش هنوز فرصت داشت، اما زندگی برای او جور دیگری رقم خورد و در یك لحظه با سر دردی عجیب، به مرگ مغزی رفت، مرگی كه این دفعه او را تیتر یك اخبار كرد.
عجیب روزگاری است؛ یك برنامه تلویزیونی انگیزه ای می گردد برای سمیه 18 ساله كه مشتاقش می كند برای گرفتن كارت اهدای عضو، كارتی كه سند اهدای اعضای بدن سمیه می گردد.
مادرش به ایرنا می گوید: ماه رمضان بود و برنامه ماه عسل می دیدیم. میهمان برنامه یك خانواده اهدا كننده و یك گیرنده اعضا بود و سمیه كنجكاوی می كرد و به صورت اتفاقی گفت مامان برویم كارت اهدای عضو بگیریم. به اینجای داستان كه می رسد اشك امانش نمی دهد.
نمی توانی حس و حال والدین سمیه را درك كنی و هر كاری می كنی بغض امانت را بریده و نگاهت كه به نگاهشان گره می خورد، غم وجودت را فرا می گیرد.
پدر سمیه كه به قول خودش با رفتن دختر قند و عسلش پشتش خم شده، با دست اشكهایی كه پهنای صورتش را گرفته، پاك می كند و با نگاهی رنجور می گوید: می خواستم سمیه همه چیز تمام باشد، هزار امید و آرزو برایش داشتم و باز هم به گوشه ای خیره می گردد و می گرید.
سكوتی غمبار فضای خانه را پر می كند، یك آن مادر سمیه یاد خریدهای عید سمیه می افتد. لبخند تلخی می زند و خوشحال است از خریدهایی كه برای دختر گلابتونش داشته و باز هم یاد شیطنت های سمیه می افتد و ریز ریز اشك می ریزد و زمزمه می كند: سمیه روح خونمون بود، فرشته خونمون بود، ته تقاریمون بود.
ته قلبشان اما خوشحال اند، خوشحال از اینكه سمیه با رفتنش جان چند انسان را حیات بخشیده و حالا قلبش در وجود دیگری می تپد. آهی از ته دل می كشد كه نشانه رضایت از حكمت خداست و می گوید همینكه قلب سمیه در وجود شخص دیگری می زند، آراممان می كند.
حالا سمیه یكی از هزاران نام آوران اهدای عضوی است كه خاطراتش قابی می گردد در زندگی پدر و مادرش.
داستان اما برای گیرندگان عضو جور دیگری است، اینجا شروع یك زندگی است كه با آخر زندگی دیگر رقم می خورد.'مهران علیمرادی' گیرنده قلب سمیه است كه نفس كشیدن دوباره اش را معجزه ای می داند و بس.
به قول علیمرادی، سلامتی تاج سلطنتی است كه تا وقتی روی سر انسان است، قدرش را نمی داند؛ پس چه بهتر با جسمی كه فانی است و نمی توانیم با خود ببریم، به دیگران تولدی دوباره ببخشیم.
وی به ایرنا می گوید: این اتفاق برای من افتاد اما به جای اینكه اهدا كننده باشم، گیرنده ام، گیرنده قلب؛ اشك در چشمانش حلقه می زند كه چرا به جای یكی از ستارگان اهدای عضو، او میهمان جشن نفس است، جشنی كه هر سال همزمان با 31 اردیبهشت ماه اشك ها و لبخندها در هم می آمیزد و باز هم این نكته تداعی می گردد كه مرگ آخر زندگی نیست.
اقدام نیكی كه همواره هموطنان ایرانی پیشگام بوده اند و آنجا كه پای نجات جان همنوعشان در بین باشد، دیگر هیچ مانعی بین آنها نیست؛ موضوعی كه رئیس تیم هماهنگ كننده اهدای عضو همدان هم از آن اظهار رضایت می كند.
مجید حمیدی می گوید: با اینكه خبر مرگ یك هموطن برای ما بسیار ناخوشایند است، اما از اینكه یك بیمار مرگ مغزی می تواند جان یك تا هشت تن را نجات دهد، بسیار خوشحال كننده و در عین حال پیشرفتی در علم است.
به گفته وی سال های 94، 95 و 96 به ترتیب 19، 21 و 24 مورد اهدای عضو در استان همدان داشتیم كه از این تعداد در سال قبل رضایت 14 مورد در همدان و 10 مورد همدانی در خارج از استان بود كه از خانواده های آنان گرفته شد.
از سال 68 كه پیوند اعضای بیماران مرگ مغزی توسط امام خمینی(ره) جایز اعلام و قانون آن در مجلس شورای اسلامی تصویب گردید، در تقویم رسمی جمهوری اسلامی 31 اردیبهشت به نام روز ملی اهدای عضو نامگذاری شده است.
حال امروز به واسطه پیشرفت علم، رئیس تیم هماهنگ كننده اهدای عضو همدان بسیار امیدوار است كه علاوه بر پیوند كلیه، سایر عمل های پیوند اعضا هم در همین استان صورت گیرد و این امیدواری را به شهروندان می دهد كه طی 2 سال آینده عمل پیوند كبد هم در همدان صورت گیرد.
حمیدی كه كوله باری از تجربه را همراه دارد، تاكید می كند: مرگ مغزی درمان ندارد، پس نیاز است هموطنان فرهنگ همنوع دوستی را در اهدای عضو نهادینه كنند و بدانند كه هر پیوند عضوی كه صورت می گیرد، به صورت كامل مجانی است.
حالا كه خیران جان، بخشیدن زندگی را به تصویر می كشند، راهی هموار شده است كه حكایت از همان زلالی درون انسان دارد و تو را از هر قید و بندی به جهان فانی، آزاد می كند. اهدای عضو؛ تصمیمی كه زندگی دوباره می بخشد....
7528/2090
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب