گفت وگو با نسرین فقیه ملك مرزبان
تهدید استاد و قربانی شدن دانشجو!
مطب نما: مطب نما: نسرین فقیه ملک مرزبان بر این باور است که برنامه ریزان ایران به شیوهی صنعتی و تولید اقتصادی با رشته های نظری برخورد می کنند و در عین حال، از تهدید استادان و قربانی شدن دانشجویان می گوید و به سبب تقلب دانشجویان در پژوهش های دانشگاهی می پردازد.
این عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه الزهرا در گفت و گو با ایسنا، دربارهی سطح کیفی رساله ها، رساله ها و پژوهش های دانشگاهی حوزهی زبان و ادبیات فارسی در سالهای اخیر و لطمه شناسی کاهش کیفیت آنها و برخی اشتباهات که بتازگی در فضای مجازی نیز منعکس شدند، اظهار نمود: مسئلهی پژوهش ها، خصوصاً در رشتهی زبان و ادبیات فارسی، مسئله ای مجزا نیست و به بسیاری از عوامل جنبی وابسته است. در حقیقت، ماجرا ریشه ای تر از این است که فقط بخش تحقیقات مورد توجه قرار بگیرد.
او اضافه کرد: وقتی می خواهیم زبان و ادبیات یک کشور را مطالعه نماییم - چه در سطح دانشگاه و چه در سطح جامعه - به طور معمول افراد روشنفکر و متفکر آن جامعه از آن ادبیات تعریفی ارائه می دهند، در خصوص اینکه حاوی چه ارزش هایی ست و چه نقشی را در جامعه ایفا می کند. وقتی این تعریف اولیه شکل گرفت، آن وقت بنا بر آن هدف، دانشجو جذب می شود، استاد تربیت می شود و پژوهش شکل می گیرد و سپس برای این ها برنامه ریزی می شود.
نسرین فقیه سپس ضمن اشاره به این که به رشته های علوم انسانی به عنوان رشته های کم هزینه نگاه می شود، افزود: از وقتی وارد مقوله های گسترش دانشگاه ها شدیم و دانشگاه های آزاد و غیرانتفاعی در ایران پدید آمدند، یکی از کم هزینه ترین رشته ها که دانشگاه ها فکر کردند می توانند به آسانی در آن با کم ترین هزینه دانشجو بگیرند و سپس خروجی داشته باشند و به صورتی بچه ها را از بیکار بودن پس از دیپلم به شاغلِ دانشجویی بودن بکشند، رشته های نظری علوم انسانی است. چون کلاس های کارگاهی ندارد و هزینه های آن کمتر است. و به این ترتیب، کسی اهمیت و حتی تعریف رشتهی زبان و ادبیات فارسی را در جامعه تبیین نکرد و ما متوجه نشدیم که از جذب دانشجو در رشتهی زبان و ادبیات فارسی چه هدفی را دنبال می نماییم. بدین سبب این سردرگمی در خیلی از ابعاد برای برنامه ریزان دانشگاهی گسترده شد و دانشجویان قربانی شدند.
او سپس از لطمه های تبیین نکردن اهمیت و هدف رشتهی زبان و ادبیات فارسی اظهار داشت: در نتیجه، دانشجویان درست تربیت نشدند. استادان اساتید قدیمی خود مثل: همایی، زرین کوب، فروزانفر و... را در نظر گرفتند و فکر کردند باید از اینگونه تلاش ها کنند. اما این تلاش ها زمان بر است و این با مقوله هایی مثل لیسانس و فوق لیسانس گرفتن، تعارض پیدا کرد. همهی این ها هم مربوط به آنست که از ابتدا، مطابق با تعریف این رشته، هدف گذاری درست انجام نشد و در نتیجه الگوی درستی وجود نداشت.
این مدرس زبان و ادبیات فارسی همین طور با تکیه بر اینکه تعریف درستی از ادبیات در ذهن برنامه ریزان وزارت علوم که به گفتهی او اغلب از رشته های فنی هستند، شکل نگرفته، بیان نمود: برخلاف کشورهای دیگر، تعریف درستی از ادبیات و هنر در ایران نشده و سیستمی تولید شده که در این سیستم بطورمثال فرد باید در مدت دو سالِ فوق لیسانس، درحالی که هیچ تجربهی پژوهشی ندارد، پژوهشی مکتوب عرضه نماید و مکتوب به سوالی پاسخ دهد. درحالی که هنوز اصلا نمی داند سوال پژوهشی در علوم نظریه و بنیادین یعنی چه!
او به مشکلات اقتصادی و امکانات محدود دانشجویان اشاره نمود و افزود: همهی اینها دست به دست هم می دهد؛ دانشجوی فوق لیسانس اگر به ترم شش برسد، باید جریمه دهد. اگر به ترم هفت برسد، اخراج می شود. دانشگاه هم که او را برای نگارش پژوهش تربیت نکرده است، بدین سبب اغلب کپی یا تقلب می کنند.
نسرین فقیه ملک مرزبان سپس به ازدیاد فارغ التحصیلان دکتری زبان و ادبیات فارسی با سوادهای به گفتهی خودش منفی یا زیر صفر نیز اشاره و اظهار نمود: مسئولین و برنامه ریزان کارهای فرهنگی باید بیندیشند که چرا صنعت خودرو به این شکل است، چرا متروپل به این شکل ایجاد می شود و... که همهی این ها زمینه های فرهنگی دارد و زمینه های فرهنگی علوم انسانی ایران باید تقویت شود. در این قضایا، راهکار این است که ببینیم کشورهای دیگر چه کار کرده اند. نکتهی نخست این است که بصورت سریع و گسترده و به وفور دانشجوی دکتری و فوق لیسانس جذب نمی کنند و این میزان را به قدری که هدف تعیین می کند، تعریف می کنند. وقتی تعداد کم شود، می توان ارزیابی ها را دقیق تر کرد. وقتی دقیق و کیفی شد، خواهیم دید راه تقلب بسته می شود چون باید در جلسات مکرر پاسخ گو باشند و حیثیت شان مورد سوال قرار می گیرد.
او با بیان اینکه حتی جلسات دفاع در کشورهای عربی مثل سوریه و عراق، ساعت ها طول می کشد و اگر دانشجو تقلب کرده باشد، او را رد می کنند اظهار داشت: اما ما مگر الان جرات داریم کسی را رد کنیم؟! نظام دانشگاهی عملاً روی محور ورودی و خروجی پول کار می کند؛ نه کیفیت علمی. به همین دلیل، سطح خیلی پایین می آید.
فقیه ملک مرزبان اضافه کرد: بحث ادبیات و هنر در هر جامعه ای با سایر رشته ها فرق می کند. به عنوان یک ایرانی اگر بخواهم حرف تازه ای برای جهانیان داشته باشم، در این دو رشته بیش از همه رشته ها هویت فرهنگی دارم. ادبیات فارسی سخنی دارد که یک افریقایی دوست دارد بشنود و این هنر و ادبیات ماست که هویتی خاص دارد. اما برنامه ریزان ما به شیوهی صنعتی و تولید اقتصادی با رشته های نظری برخورد می کنند و زمان ورود و خروج و میزان آوردهی مالی برای شان مهمست و نتیجه هم همین می شود.
مترجم کتاب «سبک شناسی» همین طور در پاسخ به پرسشی دربارهی ارتباط قانون ارتقاء اساتید دانشگاه باکیفیت رساله ها اظهار داشت: در نظر گرفتن مسائل کمی مشکلات زیادی دارد. ناچاریم برای ارتقاء تعداد کار را در نظر بگیریم. گرچه من هم خیلی پرکار نیستم. اما وقتی می خواهیم ببینیم به چه شکل باید به اساتید امتیاز دهیم، چاره ای ندارم جز اینکه علاوه بر کیفیت، کمیت را هم ببینیم. اما راهکاریی وجود دارد؛ بطورمثال می توانیم راه مقالهی مشترک با دانشجو را ببندیم. یا لازم نیست مجله ها چاپی باشند، می توانند دیجیتال باشند، یا مقاله بمحض پذیرش در ارزیابی ارتقاء قرار بگیرد، نه وقتی چاپ شد. می توانیم راهکارهای اجرائی بهتری برای این قضیه قائل شویم تا به صورتی گماشته کردن دانشجو برای ارتقا استاد را ببندیم، ولی به هر حال تعداد مقالات باید در نظر گرفته شود.
وی در ادامه به اهمیت شأن استادان پرداخت و بیان نمود: در اوایل انقلاب، استادان شأنی داشتند که وزراء با احتیاط با آنها صحبت می کردند. پس از مدتی شورایی شکل گرفت و تصمیم گیری ها شورایی و اجرائی تر شد اما الان شاید در سراشیب قرار داریم که استادان حکم یک کارمند را دارند که عملاً نامه های مدیران و روسای دانشگاه ها به آنها آمرانه، دستوری و با تهدید است. شعار دربارهی این که معلم چه شأنی دارد، کافی نیست. خیلی راحت به ما توهین می کنند، من فکر می کنم حتی در برگزاری پژوهش های ادبی با هدف های متعالی هم در تعداد مشخص و منظم، احترام واجب است که این حرمت، به کار سنگینی که دانشجو انجام می دهد، شأن می دهد. وقتی دانشجو معتقد باشد، استادش محترم است، کاری که می کند محترم است، دست به تقلب نمی زند. وقتی همه چیز در عدد و رقم است، در نتیجه به هر نحوی فقط می خواهد کار را ارائه نماید. من حریم یک استاد را در نظام فرهنگی جدید، حریم پاسداشت شده ای نمی دانم. بدین سبب دانشجو هم آن حرمت را ندارد و وقتی کرامت انسانی پایین بیاید، افراد دست به تقلب می زنند.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب